رضا صمیم
چکیده
شماره دوم فصلنامه مطالعات دانشگاه را به پیشاتاریخ و تاریخ دانشگاه در ایران اختصاص دادهایم. پیشتر، پژوهشگران برجسته در حوزه تاریخ، جامعهشناسی و اندیشه سیاسی مقالاتی درباره تاریخ دانشگاه در ایران نگاشتهاند. نکته اینجا است که این مقالات بیشتر با رویکردی تاریخنگارانه به نگارش درآمدهاند. تلاش کردیم مقالاتی ...
بیشتر
شماره دوم فصلنامه مطالعات دانشگاه را به پیشاتاریخ و تاریخ دانشگاه در ایران اختصاص دادهایم. پیشتر، پژوهشگران برجسته در حوزه تاریخ، جامعهشناسی و اندیشه سیاسی مقالاتی درباره تاریخ دانشگاه در ایران نگاشتهاند. نکته اینجا است که این مقالات بیشتر با رویکردی تاریخنگارانه به نگارش درآمدهاند. تلاش کردیم مقالاتی را در این شماره به چاپ رسانیم که در آنها، فراتر از رویکرد تاریخنگارانه، تفسیر نظریهمحور رخدادها پیرامون زمینهها و شرایط تاریخی پیدایش و پویش دانشگاه ایرانی مطمح نظر قرار گرفته است. نگارنده این را رویکردی بدیل در روایت تاریخ دانشگاه در ایران میدانم. در این رویکرد بدیل، تاریخ دانشگاه تاریخ نهادی فرهنگی و اجتماعی است و در روایت آن، لحظههای تأثیرگذاریِ این نهاد و نهادهای مشابه در روند تکامل اجتماعی، فرهنگی و سیاسی جامعه ایرانی به تصویر کشیده میشود. در این شماره هم، مانند شماره نخست، مقالاتی از استادان صاحبنام در جامعهشناسی، تاریخ، مطالعات آموزش عالی و فلسفه علم به چاپ رساندهایم. همگان میدانند که تلاش برای حفظ کیفیت یک فصلنامه علمی از طریق چاپ مقالاتی برآمده از پژوهشهای اصیل استادان صاحبنام و اندیشهورز تا چه اندازه دشوار است. ولی ما با حمایت ریاست محترم پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی و لطف استادان عزیز، موفق شدیم در این شماره نیز مقالاتی ارزشمند از استادان نامی به چاپ رسانیم.دو مقاله نخست ــ «پیشاتاریخ دانشگاه در ایران» و «بحثی درباب شرایط حقوقی امکان تأسیس نهادهای آموزشی مدرن در ایرانِ عصر قاجار: با نگاهی به تجربه تأسیس و فروپاشی انجمن معارف در سالهای پیش از انقلاب مشروطه» ــ به پیشاتاریخ دانشگاه در ایران پرداختهاند. در نخستین مقاله، استاد مقصود فراستخواه، از طریق فراتحلیل مطالعات پیشین محققان دیگر، درباره تاریخیت دانشگاه در ایران بحث کرده است. ایشان نتیجه گرفته است که دانشگاه در ایران، پیش از آنکه امری تاریخی باشد، امری اجتماعی است؛ پدیدهای که برآمده از دگرگونیهای عینی جامعه ایرانی پیش از انقلاب مشروطه است. در مقاله دوم نیز، نگارنده درباره شرایط حقوقی امکان تأسیس نهادهای آموزشی مدرن پیش از تأسیس دانشگاه در ایران سخن گفته است. بحث اصلی در این مقاله آن است که اگر چنین شرایطی پیش و در آستانه انقلاب مشروطه پدید نمیآمد، سالهای بعد دانشگاه تهران بهمثابه یک نهاد آموزشی مدرن تأسیس نمیشد. در این مقاله تلاش شده است به تجربه تأسیس و فروپاشی انجمن معارف در مقام نهادی مدرن در حوزه آموزش در سالهای پیش از انقلاب مشروطه هم پرداخته شود. به نظر میرسد الگوی حاکم بر فروپاشی این نهاد را میتوان پیشالگوی مدام تکرارشونده حاکم بر فروپاشی تمام نهادهای آموزشی مدرن در ایران معاصر دانست.استاد رضا منصوری در مقاله خود به بررسی تاریخ پیدایش و پویش رصدخانه ملی ایران در مقام طرحی کلان برای توسعه علمی پرداخته است. وی معتقد است که روایت تاریخ اجتماعی طرحهای کلان ملی، ما را در سیاستگذاری و تصحیح فرایندها در این حوزه یاری میکند. استاد علیرضا ملایی توانی در مقاله خود به بررسی زمینهها و انگیزههای تأسیس نهادهای پژوهشی علوم انسانی در ایران بین سالهای 1344 تا 1357 شمسی پرداخته است. این دوره تاریخی دوره گسترش و تکثیر نهادهای آموزشی و پژوهشی در ایران معاصر است. بسیاری از دانشگاهها و پژوهشگاهها در این دوره پدید آمدند. بنابراین، بررسی تاریخ این دوره از اهمیت بسیار برخوردار است. وی نتیجه گرفته است که تأسیس و راهاندازی نهادهای پژوهشی در حوزه علوم انسانی در سیزده سال پایانی حکومت پهلوی، ناشی از پیچیدگی فرایندهای توسعه در ایران و اثرات مخرب آن بر ثبات اجتماعی و سیاسی بوده است. در مقاله دیگر، رضا ماحوزی به روایت تاریخ دانشکده نفت آبادان در مقام دانشکدهای با مأموریتی مشخص پرداخته است. این مقاله، از آنجا که هنوز روایت تاریخی منسجمی از دانشکده نفت آبادان بهعنوان نهادی استراتژیک وجود ندارد، مهم به شمار میآید. اهمیت دیگر مقاله مذکور آن است که نشان میدهد چگونه درون دانشکدهای فنی با اهداف مشخص، فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی، بهخصوص فعالیتهای دانشجویی، دارای ارزش و اهمیت بوده است. مقاله دیگر را سیدعبدالامیر نبوی درباره یکی از مهمترین برهههای تاریخ دانشگاه در ایران معاصر، یعنی 1357 تا 1359 شمسی، نگاشته است. او مسئلهی دانشگاه را در صورتجلسات شورای انقلاب با این هدف بررسی کرده است که بداند مهمترین چهرههای دوران تأسیس جمهوری اسلامی چه موضعی در برابر دانشگاهی داشتهاند که از عصر پهلوی به ارث رسیده بود. در آخرین مقاله علمی این شماره، صادق آبسالان از این ایده رایج و بدیهی که انقلاب فرهنگی نتیجه منطقی تحولات ناشی از انقلاب اسلامی و پیروز آن است بداهتزدایی میکند. او با استفاده از روش تبارشناسی تاریخی به این نتیجه میرسد که دانشگاهی که امروز در ایران با آن مواجهایم، بیش از آنکه برآمده از عقلانیتی کلی و تابع ضرورتی مشخص باشد، برایند نیروهای متعارض و متضادی است که منافع متفاوت و اهداف مختلفی از راهاندازی مجدد دانشگاه پس از انقلاب اسلامی داشتهاند.همانطور که در سخن سردبیر شماره نخست اشاره شده است، فصلنامه مطالعات دانشگاه مایل است نقدهای موشکافانه بر آثار مهم در حوزه مطالعات دانشگاه را به چاپ رساند. در این شماره هم، محمدحسین بادامچی نقدی بر کتاب مهم و اثرگذار سرگذشت و سوانح دانشگاه در ایران اثر استاد مقصود فراستخواه نگاشته است. در این نقد، او به دوپارگی بنیادینی اشاره کرده است که به حیث روششناختی و معرفتشناختی، بر روایت تاریخی نویسنده از پیدایش و پویش دانشگاه در ایران حاکم است.